arshinarshin، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

ارشین دختر زیبای ما

دوباره

دوباره تنهام.بچه ها خوابن ومن درحال استراحت وریلکس کردن.زمستان امسال هم مثل پارسال بدون برف وبارونه والودگی همیشگیه هوای تهران.دبستانها 2 روز تعطیلن.دلم یه مسافرت خوب میخواد یه مسافرتی که دوباره شارژ بشیم سرحال.ارشین وخورشید خیلی خیلی زود بزرگ میشن و ما پیر.بعضی موقع ها احساس میکنم دارم پیر میشم و وقتی بهش فکر میکنم ناراحت میشم چرا اینقدر زود.اصلا نفهمیدم چطور شدم مادر دو تا دختر.خودمو حس نمیکنم تو قالب مادر.ولی واقعیت اینه که مادرم ممممممااااااادددددددررررررر.عجب کلمه ایی نمیفهممش.یعنی مادر خوبی هستم ،نمیدونم .امیدوارم.جالبه وبلاگ ارشین شده جای دلنوشته های من.☺☺☺☺😉😉😉😉
28 دی 1394

بدون عنوان

دوباره تونستم بیام اینجا.البته بخاطر اینترنت میگم که همش قطع ووصل میشه.دیشب نگار ومیثم رفتند آلمان واگر خدا بخواد وهمه چی خوب پیش بره میمونن وزندگی تازه وبهتر ی رو شروع میکنن.روز سختی بود.ارشین خیلی گریه کرد ولی چاره ایی نیست باید دوری رو تحمل کنیم همگی.امیدوا م که خوشبخت بشن.بگذریم.الان خورشید جان 6ماهشه.چشم رو هم میزاریم بچه ها بزرگ وبزرگتر میشن.شب یلدا هم خونه ی مامان اینا بودیم خوش گذشت دورهم بودیم.الان که دارم مینویسم دخترای خوبم هردو خوابن و من تنها نشستم وتایپ میکنم.علی هم شرکته.ارشین اینا هم جشن یلدا رو بعد از یک هفته تعطیلی بدلیل آلودگی هوا دیروز شنبه گرفتن.امیدوارم روزای خوب در انتظارمون باشه.
6 دی 1394
1